راه دشوار مهار تورم
کامران ندری، اقتصاددان
اخیرا رئیس کل بانکمرکزی در سفری که در راستای دیدار با مقامات صندوق بینالمللی پول به واشنگتن داشت، از برنامه سیاستگذار پولی کشور برای دستیابی به تورم ۳۰درصدی تا پایان سالجاری خبر داد. این موضوع درحالی مطرح شده است که برای بسیاری این سوال پیش میآید که در شرایط فعلی، کاهش تورم تا سطوح ۳۰درصدی تا چه میزان قابل تحقق است؟
در این باره باید گفت، با وجود شرطهایی دستیابی به تورم ۳۰درصدی چندان دور از انتظار به نظر نمیرسد. در واقع اگر تحریمها برداشته شود، توافقات به نتیجه قابل قبولی برسد، ذخایر ارزی کشور آزاد و درآمد نفتی احیا شود و شوک تورمی از جنس اصلاح قیمت حاملهای انرژی یا افزایش قیمت کامودیتیها را در سالجاری نداشته باشیم، احتمال اینکه نرخ تورم کشور در محدوده ۳۰درصدی قرار بگیرد وجود دارد.
اما نکته مهم این است که پس از کاهش تورم به این محدوده، ادامه مسیر سیاستگذار برای کاهش بیشتر نرخ تورم بسیار سخت خواهد بود. در واقع پایین آوردن تورم ساختاری و متوسط بلندمدت کار آسانی نیست؛ زیرا اساسا به موضوع تحریمها ارتباطی ندارد و رفع تحریمها نهتنها نمیتواند بر میانگین بلندمدت تورم ۳۰درصدی اثری بگذارد، بلکه برای کنترل این تورم ساختاری، دولت باید به سراغ اصلاحات نهادی و ساختاری برود تا بتواند به نتیجه برسد که البته کار سادهای هم نخواهد بود.
انجام اصلاحاتی از این دست زمانبر خواهد بود و حتی میتوان گفت با افرادی که در حال حاضر در نظام تصمیمگیری قرار دارند هم بهراحتی شدنی نیست و لازم است تغییر نسل در این زمینه صورت بگیرد؛ البته منظور نسل جدیدی است که تفکر بازتری داشته باشد؛ چون در نسل جدید هم افرادی وجود دارند که افکار بستهای دارند. در مجموع باید بدانیم که این کار، ساده نخواهد بود و تغییرات فرهنگی، سیاسی و… برای تحقق آن لازم است که آسان نخواهد بود.
برای مثال در زمینه نرخ بهره باید بدانیم که تصوراتی در این خصوص طی ۴۰سال گذشته در اقتصاد ایران شکل گرفته است و نمیتوان آن را در عرض یکسال تغییر داد. این موارد کارهای سختی است. جامعه ایران نیز در این زمینهها به شکل قابلتوجهی با جهان به لحاظ تفکری و اندیشهای فاصله دارد. متاسفانه به دلیل همین تفکرات و نگرشهای نادرست نهادها نیز در کشور ضعیف و از جریان روز دنیا عقب ماندهاند. در نتیجه چندان نمیتوان از آنها انتظار معجره داشت.
:small_red_triangle:از طرفی مشکلات داخلی بسیار مهمتر از مساله تحریمهاست. ضمن اینکه تحریمها باعث شده است ساختارهای ضعیف موجود نیز از بین بروند؛ به این معنی که در راستای مواجهه با تحریمها هزاران اقدام نادرست انجام شده است و برای اینکه این اشتباهات اصلاح شود زمان بسیاری لازم است. همچنین نباید این موضوع را فراموش کرد که ذینفعانی هم در این بین به وجود آمدهاند که در نهایت مانع اصلاحات خواهند شد؛ کسانی که زمانی به آنها «کاسبان تحریم» گفته میشد و از قِبَل این تحریمها و دور زدن آن به قدرت اقتصادی رسیدهاند، قطعا در آینده مشکلآفرین خواهند شد.