1-آینده «صنعت» در ایران بستگی به فرآیند «توسعه صنعتی «در این سرزمین دارد. به عبارتی عملکرد» صنعت «آن چنانکه گفتهشده است» حاصل تعامل پیچیده عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی است که تنها با چیدمانی خاص از مجموعه این عوامل تبدیل به توسعه صنعتی میشود «(1) در این تعریف طبعاً صنعت و فراتر از آن» توسعه صنعتی «در مجموعهای از کارخانهها و نصب ماشینآلات و.. خلاصه نمیشود که محصولاتی را طبق برنامه و خواست سیاستگذار تولید و در بازاری کنترلی به فروش برسانند. چنانکه» صنعت «و» توسعه صنعتی «در جهان مدرن نه زیرمجموعه بخش اقتصاد بلکه بهعنوان مرحلهای از توسعه اقتصادی و گذار به توسعه همهجانبه و عامل کلیدی برای ارتقای بهرهوری دیگر بخشهای اقتصادی و افزایش درآمد ملی، ایجاد اشتغال پایدار و توسعه مناسبات اجتماعی محسوب میشود. بر این اساس آنچه از» صنعت «در جهان امروز مورد نظر است، برآمده از تحول در ذهنیت و عینیت و فرهنگ جامعه و بر بستری از امنیت حقوق و مالکیت فردی، مناسبات خوب خارجی، ارتقای سطح دانش و مهارت، وجود زیرساختهای نهادی و فیزیکی مناسب، برقراری فضای مناسب در اقتصاد کلان و محیط مناسب کسبوکار و نظایر آنهاست. فرو کاستن این امر بس مهم و ساختاری به ایجاد چند کارخانه و تولید چند میلیون تن از یک یا چند محصول آن هم متکی به منابع طبیعی درکی ماقبل مدرن و صنعتی و متأسفانه تعریف غالب در فضای ذهنی تصمیم گیران کشورمان است. بر اساس همین درک ضعیف از مفهوم» توسعه صنعتی «، چند برنامه بهاصطلاح» راهبردی «در دولتهای اخیر تدوین و تصویب شد که طبق آنها مثلاً مقرر بوده است که در سال 1404 چند میلیون خودرو یا یخچال و کولر آبی یا چند میلیون تن مواد و محصولات شیمیایی و یا فولاد و تایر و تیوپ و…تولید شود. (2) این شیوه نگرش و تدوین برنامه، خاص نظامهای سوسیالیستی سابق بوده و با اقتصاد آزاد و رقابتی و پیشرفته هیچ نسبتی ندارد.
آینده «صنعت» و صنعت «بی آینده»
۱۹
شهریور