عباس آرگون عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی تهران
قیمتگذاری دستوری یکی از موانع اصلی و عامل بازدارنده تولید است و موجب اختلال در قیمتها میشود. با این شیوه، رشد تدریجی قیمتها به جهش یکباره آن تبدیل میشود و اگرچه در کوتاهمدت قیمت برخی کالاها و خدمات مقرون به صرفهتر میشود اما اغلب کنترل قیمت منجر به اختلال در بازار، ضرر به تولیدکنندگان و تغییر قابل توجه در کیفیت میشود.
همچنین قیمتگذاری دستوری باعث آسیب جدی به معیشت مردم میشود. با تعیین قیمتهای دستوری ضمن اتلاف منابع کشور و کاهش تنوع محصولات تولیدی، انگیزه برای نوآوری، توسعه فناوری و بهبود کارایی و بهرهوری کاهش مییابد و در این راستا افت خلاقیت در بخشهای تولیدی و اختلال در زنجیره تولید موجب خروج سرمایه از بخشهای مولد و کاهش انگیزه سرمایهگذاری میشود.
رئیسجمهور باید به دنبال پرهیز از سرکوب قیمتها برای ارتقای رقابتپذیری بنگاهها، شکلگیری رقابت حداکثری در بازارهای مختلف کالاها و خدمات از طریق تمرکز بر تعیین قیمتها توسط سازوکار بازار باشد.
چالش دیگری که همواره مورد تاکید بخش خصوصی قرار گرفته «اندازه دولت» است. نظام اداری، بخش عظیمی از بودجه سالانه را مصرف میکند و از طرفی با توجه به اینکه بسیاری از تصمیمگیران در آن تخصص کافی یا تجربه لازم را ندارند، با تصمیمسازیهای غیرکارشناسی، موانع زیادی را برای کسبوکار فعالان اقتصادی به وجود میآورند.
رئیس دولت چهاردهم باید به دنبال کوچکسازی و چابکسازی دولت باشد، همچنین بهتر است نقش دولت از تصدیگری و عاملیت به هدایت و نظارت تغییر کند و نسبت به مکانیسم بازار و پرهیز از قیمتگذاری دستوری اعتقاد جدی داشته باشد. کاهش اندازه دولت میتواند به صورت خودکار اصلاحات بعدی را به همراه بیاورد، بنابراین لازم است دولت نسبت به چابک سازی خود، کاهش هزینههای مترتب بر آن و تغییر نقش از تصدیگری و عاملیت به هدایت و نظارت اقدام کند.