گزینه ترامپ و احتمالات کنش رفتاری ایران و آمریکا
ایران و ایالات متحده در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره کنش رفتاری خود را بر اساس نشانههایی از ابهام راهبردی، تضادهای ژئوپلیتیک و رویارویی تاکتیکی مرحلهای قرار دادهاند. آمریکا بهدلیل آنکه قدرتی بزرگ در نظام جهانی است همواره تلاش داشته تا زمینه لازم را برای محدودسازی قدرت منطقهای ایران فراهم آورد. از سوی دیگر ایران نیز بهدلیل قرار گرفتن در فضای جنگ با عراق، به این جمعبندی رسید که تهدید یکی از واقعیتهای کنش ژئوپلیتیک آن کشور خواهد بود.
اگرچه در شرایط موجود هیچگونه سنجش دقیقی در ارتباط با امکان پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۵نوامبر۲۰۲۴ وجود ندارد، اما میتوان به این موضوع توجه و اشاره کرد که پیروزی ترامپ در این دوره از رقابتهای انتخاباتی چهره متفاوتی از وی را در محیط منطقهای و سیاست بینالملل منعکس میسازد.
ترامپ در این دوره از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، ادبیات و نشانههایی را بهکار گرفته که مبتنی بر موازنهگرایی منطقهای و بین المللی بوده است. هرگونه موازنهگرایی میتواند سطح جدیدی از کنش ارتباطی در روابط متقابل کشورهای منطقهای و بینالمللی را بهوجود آورد.
ترامپ با هستهای شدن ایران به مفهوم نظامی و آنکه سلاح هستهای را تولید کند، مخالف است؛ اما در مورد ایرانی که از قابلیتهای اولیه برای تامین نیازهای صنعتی و فنی در حوزه هستهای برخوردار است، چارهای جز پذیرش نخواهد داشت.
به عبارت دیگر ادبیات و قالبهای مفهومی ترامپ بهگونهای نیست که تهدیدات امنیتی شدید و جدیدی را برای ایران مطرح کند. ترامپ در این دوره از رقابتهای انتخاباتی همواره تلاش کرده است تا سطح جدیدی ازسازوکارهای کنش منطقهای متوازن را پیگیری کند. در نگرش ترامپ۲۰۲۴، هرگونه توازن در امنیت و قدرت منطقهای مازاد امنیتی بیشتری را برای آمریکا بهوجود میآورد.
شرایطی که ایالات متحده در آن قرار دارد، معطوف به شکلبندیهای قدرت منطقهای آمریکامحور نخواهد بود. ترامپ به ضرورتهای موازنه جدید منطقهای بر اساس نقشیابی ایران توجه داشته و از انگیزه لازم برای اقدامات تهاجمی جدید در برابر ایران، برخوردار نخواهد بود. دونالد ترامپ نهتنها با تداوم جنگ اوکراین مخالفت دارد، بلکه هرگونه جنگ و چالشی در محیط منطقهای ایران را برای منافع، امنیت، اعتبار و اقتدار آمریکا چالشساز میداند.
نکته دیگری که در انگاره راهبردی و امنیتی ترامپ مورد توجه واقع میشود، چگونگی کنش تعاملی آمریکا و روسیه در دوران جدید خواهد بود. در شرایط جدید روسیه میتواند نقش موثری در ایجاد موازنه منطقهای ایفا کند. اگر تاکنون آمریکا تلاش داشت تا موازنه یک مرکزی را در خلیجفارس و جنوب غرب آسیا پیگیری کند، شکل جدیدی از موازنه در حال ظهور است که به موجب آن روسیه و چین قادر خواهند بود تا زمینه حل و فصل چالشهای امنیتی منطقهای را در دستور کار قرار دهند و از این طریق به رویکرد و سیاستهای موازنهساز آمریکا کمک کنند.
آمریکای دوران ترامپ از ژانویه۲۰۲۵ به هیچ وجه پرمخاطرهتر از آمریکای کامالا هریس نخواهد بود. ترامپ تلاش خواهد داشت تا سطح جدیدی از موازنه با قدرتهای بزرگ را در دستور کار قرار دهد. طبیعی است که در این شرایط بازیگران منطقهای همانند ایران نیز از سازوکارهای کنش تعاملی بهره گرفتهاند و ضریب امنیت و احساس کنش همکاریجویانه آنان بیشتر و موثرتر خواهد بود.